vasael.ir

کد خبر: ۱۶۲۹۵
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۷:۳۹ - 15 April 2020
حجت الاسلام والمسلمین ارسطا / ۱۴

فقه سیاسی | دلالت آیه ۱۱۰ سوره آل عمران بر وجوب امر به معروف

وسائل ـ حجت الاسلام و المسلمین ارسطا با اشاره به آیه ۱۱۰ سوره آل عمران بر وجوب امر به معروف و نهی از منکر گفت: همین مقدار برای مساله فقهی ما کافی است که خداوند با تقدم تقدم امر به معروف و نهی از منکر بر ایمان به خودش، اهمیت مساله امر به معروف و نهی از منکر را بیان می‌کند.

به گزارش خبرنگار وسائل، حجت الاسلام والمسلمین فقه سیاسی | دلالت آيه 110 سوره آل عمران بر وجوب امر به معروفمحمدجواد ارسطا در جلسه چهاردهم درس خارج فقه سیاسی که نوزدهم آبان 98 در مسجد امام سجاد(ع) پردیسان برگزار شد، با اشاره به آيه 110 سوره آل عمران بر وجوب امر به معروف و نهي از منكر گفت: همین مقدار برای مساله فقهی ما کافی است که خداوند با تقدم تقدم امر به معروف و نهي از منكر بر ايمان به خودش، اهمیت مساله امر به معروف و نهی از منکر را بیان می کند و این در روایات ما فراوان به این شده است که فرمود: نسبت این واجب بر واجبات دیگر نسبت قطره به دریا است.

وی در ادامه در پاسخ به استدالات آيت الله سيفي مازندراني بر عدم دلالت آيه 110 سوره آل عمران بر وجوب امر به معروف بيان كرد: علت بیان برخی روایاتی که دال بر زیاده یا کمی قرآن است و یا به لفظ دیگری بیان شده است به چند دلیل می تواند باشد که عبارتند از: 1.بیان و تطبیق مصداق اتم و اکمل؛2.تبیین آیه مبارکه؛ 3.تکلم بر اساس فهم مخاطب.

 

خلاصه جلسه گذشته

حجت الاسلام والمسلمین ارسطا در جلسه گذشته با اشاره به آيه 41 سوره يونس گفت: برخي براي عدم دلالت آيه 104 سوره آل عمران بر وجوب امر به معروف استناد كردند به آيه 41 سوره يونس كه وظیفه مومن، برائت زبانی است نه چیز دیگر. وظیفه دیگری بر دوش پیامبرخدا نیست.

وي در ادامه گفت: اينكه برخي در تأييد تعارض به مسأله نسخ اين آيه با آيات جهاد و قتال استناد كردند، درست نيست زيرا این آیه مختص زمان مکه است زیرا در مکه دولت نبوده و دستور به قتال نبود. ثانيا اين آيه همانند آيه 108 سوره يوسف اولين گام در مواجهه با دشمن را مرزبندي با او بيان مي كند.

 

اهم مطالب مطرح شده در این جلسه را در ادامه می‌خوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم

کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ اَلْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ اَلْکِتا بِ

لَکانَ خَیْراً لَهُمْ مِنْهُمُ اَلْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ اَلْفاسِقُونَ ﴿آل عمران، 110 ﴾

خیریت و نافعیت امت اسلامی از ابتدای آیه فهمیده می شود.

وجه خیریت به جهت سه امر است که عبارتند از:

1. تامرون بالامعروف

2. و تنهون عن المنکر

3. و تومنون بالله

مرحوم سبزواری نیز همین مطلب را گفته است. «وجهة الخیریة معلومة و هی الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر و التخلق بأکرم اخلاق اللّه تعالى، فیصیر حقیقة المعنى: کنتم خیر امة ظهرت للناس لأنکم متخلقون بأعظم اخلاق اللّه تعالى و لا ریب فی ان الصفة تعلیلیة یعنی: انکم ما دمتم على تلک الصفة تتصفون بالخیریة و تنسلخ عنکم إذا زالت الصفة»[1].

سوال اول: وجه تقدم امر به معروف و نهی از منکر مقدم بر ایمان به خدا شده است.

جواب اول: اهمیت امر به معروف و نهی از منکر بر ایمان به خدا. البته بیشتر به موارد امر به معروف و نهی از منکر مشروط به ایمان به خداوند است. اگر امر به معروف کند بدون به ایمان به خدا عقلایی نیست زیرا خود ایمان ندارد.

آیت الله جوادی فرموده اند: تقدم برای این است که امر و نهی شما مسلمانان ناشی از ایمانتان به خداوند است.

همین مقدار برای مساله فقهی ما کافی است که خداوند با این تقدم، اهمیت مساله امر به معروف و نهی از منکر را بیان می کند و این در روایات ما فراوان به این شده است که فرمود: نسبت این واجب بر واجبات دیگر نسبت قطره به دریا است.

این برداشت ها بر اساس خطابی است که خداوند بر اساس عرف عقلا بیان کرده است که زیرا هدف خداوند تفهیم مطالب خود به مردم است لذا حکمت اقتضا می کند که بر اساس عرف عقلا سخن بگوید.

 

ثمره فقهی علم به اهميت امر به معروف

علم به اهمیت امر به معروف و نهی از واجب چه ثمره ی فقهی دارد؟

خداوند در مقام ذکر آن را بر ایمان به خودش مقدم داشته است. یکی از ثمرات این اهمیت، آن است که اینواجب مشمول امر حسبیه است و شارع راضی به ترک آن نیست.

دومین ثمره این است که در بحث تزاحم واجبات یا تزاحم واجب و حرام که فقها مطرح کرده اند، می توان گفت در پاره ای از موارد ، تشخیص اهم به وسط می آید.

 

تزاحم بین جان و ناموس

در روایات آمده است که در تزاحم از دست دادن مال و جان پیش آمد، فرموده اند مال را بگذرید. یا فدا کردن مال برای حفظ ناموس.

سوال دوم: چگونه امت بهترین مردم شده اند اما در عین حال بزرگترین ظلمها مانند قتل ائمه انجام شده است که در روایت آمده است. وَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ قَالَ قُرِئَتْ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ» کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ « فَقَال أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع «خَیْرُ امه» یَقْتُلُونَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ ع فَقَا لَ الْقَارِئُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَیْفَ نَزَلَتْ قَالَ نَزَلَتْ كنتم خَیْرَ أَئمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ أَ لَا تَرَى مَدْحَ اللَّهِ لَهُم « تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بالله» [2]

عن أبی عمرو الزبیری عن أبی عبد الله ع قال فی قوله«وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ» قال: فی هذه الآیة تکفیر أهل القبلة بالمعاصی، لأنه من لم یکن یدعو إلى الخیرات- و یأمر بالمعروف و ینهى عن المنکر من المسلمین- فلیس من الأمة التی وصفها ]الله[ لأنکم تزعمون أن جمیع المسلمین من أمة محمد و قد بدت هذه الآیة- و قد وصفت أمة محمد بالدعاء إلى الخیر- و الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر، و من لم یوجد فیه الصفة التی وصفت بها- فکیف یکون من الأمة- و هو على خلاف ما شرطه الله على الأمة و وصفها به[3]

عن حماد بن عیسى عن بعض أصحابه عن أبی عبد الله ع قال فی قراءة علی ع «کنتم خیر أئمة أخرجت للناس « قال: هم آل محمد ص

و أبو بصیر عنه قال إنما أنزلت هذه الآیة على محمد ص ]فیه و[ فی الأوصیاء خاصة، فقال کنتم خیر أئمة أخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر» هکذا و الله نزل بها جبرئیل و ما عنى بها إلا محمدا و أوصیاءه

 

استدلال بر عدم وجوب امر به معروف از آیه:

برخی از علما مانند استاد سیفی مازندرانی در کتاب دلیل ص 44 گفته است: دلیل اول: بعد از نقل کلام شیخ مفید بر وجوب امر به معروف از آیه می گوید: و لکنه غیر صحیح لان غایه مدلولها کون الامر بالمعروف و .... من افضل اعمال اخیر مانند نماز شب خواندن و لاجل ذلک امه محمد صلی الله علیه وآله افضل الامم و هذا لا یدل علی الوجوب. دلیل دوم: روایت صحیح مربوط به قرائت کنتم خیر امه؛ مضافا الی ما ورد فی الصحیح من المقصود هو الائمه

 

پاسخ و نقد این دو استدلال:

اولا روایت، در روایاتی داریم که کلماتی به آیات اضافه و یا به شکل دیگری بیان کرده اند. مانند آیه بلاغ: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک در روایت آمده است: یا ایها الرسول ما انزل الیک فی علیٍ و تغییر کلمه مانند همین خیر امه که در روایات خیر ائمه و همچنین آیه سلام إل یاسین که در روایات آمده سلام علی آل یاسین است. اینگونه بیان طبق بیان مفسرین و علامه این است که این بیانات از باب تطبیق بر مصداق اتم است.

علامه این قاعده را با نام «جري» آورده است. مگر می شود این آیه بدون تفسیر بماند تا زمان امام صادق علیه السلام برسد و این مطلب را بیان کند. و این مطلب ناسازگار است با حکمت و بلاغت و جهانی بودن دین اسلام.

ثانیا این که صدر آیه با تعلیل عام آیه در تضاد است که این تعلیل اختصاص به ائمه علیهم السلام ندارند.

ثالثا: امام باقر علیه السلام در روایتی می فرماید اگر آیه به برخی اختصاص می یافت با جهانی بودن درتضاد است در حالی که اسلام جاری و ساری است که علامه از اصطلاح جری استفاده برده است. که در بیان علما» مورد مخصص نیست».

رابعا: این گونه روایات برخی روایات، روایات تبیینی است.

دست سوم از روایات است وجوب دارد که تفسیری مطابق فهم مخاطب بیان می کند.

از این قبیل روایات زیاد داریم. مانند، قرار دادن زمین در تخم مرغ که امام فرمود: خداوند زمین را در چشم تو قرار داده است.

بنابراین می توان گفت علت بیان برخی روایاتی که دال بر زیاده یا کمی قرآن است و یا به لفظ دیگری بیان شده است به چند دلیل می تواند باشد که عبارتند از:

1.بیان و تطبیق مصداق اتم و اکمل

2.تبیین آیه مبارکه

3.تکلم بر اساس فهم مخاطب

4.و ...

/906/229/ح

 

پی نوشت:

[1] . عبدالاعلی سبزواری، مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن ج 6 ص 243

[2] . تفسیر القمی ؛ ج 1 ؛ ص 110

[3] . تفسیر العیاشی ؛ ج 1 ؛ ص 195

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۷:۴۷
طلوع افتاب
۰۶:۱۹:۵۳
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۳۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۸:۳۴
اذان مغرب
۲۰:۰۶:۲۶